زن در اسلام و مسیحیت

زن در اسلام و مسیحیت

در این وبلاگ به بررسی زن از دیدگاه دو دین بزرگ اسلام و مسیحیت خواهیم پرداخت...

آخرین نظرات

نویسندگان

فمنیسم 6

چهارشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۰۸ ق.ظ

موج سوم فمینیسم:


ازنیمه دهۀ 1970-1990، جهان غرب به نقش های سنتی و نهاد خانواده ،‌رویکردی دوباره داشته و از حرکت های تند فمینیسم موج دوم کاسته شد،‌زیرا آثار سوء افراط در حرکت های زن مدارانه ،‌بیش از همه دامان زن را گرفت و خشونت روز افزون در محیط خانواده و محیط کار و عدم امنیت جنسی ، از آثار دوره پیش بود. فمینیسم های مدرن در دهه های اخیر سعی می کنند با ظاهری زنانه و رفتاری ظریف، تمایز خود را از زنان به نمایش بگذارند.

موج سوم فمینیسم از اوایل دهه ۱۹۹۰ آغاز می شود. فمینیسم که در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در اوج خود به سر می برد در اواخر قرن بیستم با مشکلات زیادی مواجه شد و در نتیجه در سرازیری انحطاط افتاد. شکاف ها و دسته بندی های آشکاری در درون جنبش زنان به وجود آمد. دولت های تاچر و ریگان در دهه ۱۹۸۰، که با معضلات ناشی از روابط آزاد جنسی مانند: افزایش ناهنجاری های رفتاری، سوء استفاده ها و از همه مهم تر ازدیاد نسل بی هویت مواجه شده بودند، آشکارا با این نهضت ستیز کرده و خواستار اعاده از دست رفته ارزش های خانوادگی شدند.

فمینیست ها که به بسیاری از اهداف اصلی شان دست یافته بودند، آنقدر به سمت افراط پیش رفتند که حتی زمینه پیدایش نهضت مقابل تحت عنوان «نهضت مردان» را مساعد کردند.

این مسائل، معضلات، بروز ناهنجاری ها و در نهایت از دست رفتن ارزش ها و جایگاه واقعی زن در جامعه سبب شد که فمینیسم در اوایل دهه ۱۹۹۰ یک فرآیند اعتدال را تجربه کند. به ناچار جناح مبارز و انقلابی آن کنار گذاشته شده و با یک چرخش عجیب به ستایش و اهمیت به دنیا آوردن فرزند و نقش مادری پرداختند.

اندیشه های برخی از پست مدرن ها همچون میشل فوکو و ژاک دریدا در برانگیختن این موج تأثیر بسزایی داشته است. علاوه بر این خانم جین بتکه الشنین با نوشتن کتاب مرد عمومی، زن خصوصی (۱۹۸۱) تلاش نموده دیدگاه های افراطی و رادیکال در موج دوم را تعدیل نماید. برخلاف موج دوم، فمینیست ها در این موج بر ظاهر زنانه و رفتار ظریف تأکید می ورزید. آنان معتقد به احیای مادری بوده و از خانواده فرزند محور و همچنین زندگی خصوصی دفاع می کنند.

اگر در فمینیسم های امواج قبلی ،‌زنان بالقوه و به صورت عام ،‌خواهر یکدیگر قلمداد می شدند،‌اما بی توجی فمینیسم ها نسبت به نیازها و خواستهای زنان اقلیت های قومی در جهان اول و به طور کلی جهان سوم، مورد انتقاد زنان غیر سفید پوست قرار گرفت. این گونه بیگانگی موجب رشد گروه های فمینیسم سیاه پوست شد ،که پیگیر پیشینه و هویت خویش بودند و جنبش فمینیسم را از نظر سازماندهی بیش از پیش دچار تفرقه کرد. انشعاب در نگرشهای فمینیسم رخداد و هم مورد نقد جدی نظری،‌از جمله از سوی پست مدرن ها قرار گرفت و درباره ی فمینیسم امروزی می توان با این جمله هم آوا بود که:

«فمینیسم ها را کلیتی بدانیم با تقسیمات فرعی و مستقل ... فمینیسم ، نه مکتب فکری جا افتاده ،‌که مبحثی پویا و درگیر مبارزه است.» 

فمینیست های موج سوم با تقبیح فرهنگ مردم سالاری ـ به عنوان ریشه ستم های وارد بر زنان- کانون این فرهنگ را در «تفسیر جهان» و نحوه نگرش به آن می دانند که در د انش های مختلف بروز یافته است.برای رهایی از این فرهنگ، باید با نگاه زنان به جهان نگریسته و از جهان تفسیری زنانه ارائه شود.از این رو ،بایستی حوزه های مطالعاتی خاص و با رویکردی فمینیستی که معطوف به تفسیری زنانه از اخلاق،الهیات،معرفت شناسی و فلسفه سیاسی و....است ایجاد و در آن پژوهش کرد.


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۰۷
Galaxy

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">